روایت زورگیریهای خشن یک زن
تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۸۴۶۸۷
زن زورگیر که قصد داشت با چاقو از دو زن زورگیری و سرقت کند، پس از دستگیری مدعی شد برای تأمین هزینه درمان ناباروریاش دست به سرقت زده است.
به گزارش ایرنا، زن جوان سرش را پایین انداخته و طوری آرام نشسته که انگار نه انگار همین آدم بود که با ضربات چاقو سعی کرده بود زنی را مجروح کند. میگویند او اهل کار هنری بوده؛ گُلِسر درست میکرده و اینترنتی میفروخته و حتی همسایه دیوار به دیوارش که پنج سال با او دوست بوده و رفت و آمد داشته، از روزی که خبر دستگیری او را شنیده، از وحشت شوکه شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
زن زورگیر ۲۷ سال سن دارد؛ قصدش از این زورگیریها را تأمین هزینه درمان ناباروریاش عنوان کرده و میگوید، بیش از ۱۰ سال است که ازدواج کرده، همسرش کارگر است و فرزندی ندارد؛ یک روز تصمیم گرفته دیگر داروهایش را نخورد و غروب همان روز حالش بد شده؛ سابقه بستری در بیمارستان اعصاب و روان و ۲ بار اقدام به خودکشی دارد.
حمله به دو زن در آسانسور
آنطور که پلیس میگوید، متهم فقط دو شاکی دارد که هر دو در یک شب مورد حمله او قرار گرفتند. ساعت ۲۱ و ۱۵ دقیقه سارا و حدود ساعت ۲۱ و ۳۰ دقیقه محبوبه با او مواجه میشوند و اتفاقات تلخی برایشان رقم میخورد که به گفته خودشان بعید است تأثیر این حادثه بر جسم و روحشان به این زودیها از بین برود.
سارا یک زن ۳۴ ساله است که با برادرش برای شناسایی زورگیر به پاسگاه پلیس آمد، او این ماجرا را اینطور تعریف میکند: پنجم دی ماه بود که این اتفاق افتاد. هوا تاریک شده بود. وقتی من وارد مجتمع محل زندگیام در شهر مهرگان شدم و این خانم هم پشت سر من وارد شد، فکر کردم از همسایههاست.
آسانسور در طبقه ششم متوقف بود و تا به همکف برسد، کمی طول کشید که من در همین مدت متوجه نفسنفس زدن این خانم شدم و این موضوع که دستکش پوشیده بود و دستش در کیفش بود، نگرانم کرد.
از سرشانه تا آرنجش هم یک نوار چسب پنج سانتیمتری چسبیده بود، رفتارش کمی مرا ترساند، بعد از او وارد آسانسور شدم و دکمه طبقه منزلم را زدم و از او پرسیدم شما کدام طبقه میروید؟ که او با لحن تندی گفت «خودم میروم». از او ترسیدم، احساس کردم میخواهد آسیبی به من وارد کند که همان لحظه چاقو را از کیفش بیرون کشید و من مچ دستش را گرفتم و با هم گلاویز شدیم. به طبقه منزلم که رسیدیم، یک لحظه در آسانسور باز شد و من که تنها امیدم همان در بود، خودم را با آخرین توان به بیرون پرت کردم، ولی این زن دوباره از یقه لباسم گرفت و مرا به داخل آسانسور کشاند که من باز به هر سختی بود، خودم را بیرون کشیدم و تنها توانستم درِ منزل همسایه را بکوبم، همین باعث شد او از راهپله فرار کند.
بعد از آن وقتی در همان محوطه محبوبه را دیده که وارد ساختمان مجاور میشود، به دنبال او وارد شده است.
محبوبه که ۳۶ ساله است و یک فرزند دارد و فیلم منتشر شده از درگیری او و مریم در طبقه همکف ترس زیادی میان اهالی مهرگان ایجاد کرده، ماجرا را اینطور تعریف میکند: پنجم دی ماه، حدود ساعت ۹ و نیم شب بود که من به نزدیکی منزل خواهرم در شهر مهرگان رسیدم.
وقتی میخواستم درِ ورودی مجتمع را ببندم، این خانم دوان دوان پشت سرم وارد مجتمع شد، از آنجایی که ما همه همسایهها را میشناختیم، من فکر کردم ایشان میهمان یکی از همسایههاست، به خاطر همین مانع ورودش نشدم. خیلی تند و بلند نفس میکشید. نگرانش شدم و پرسیدم: حالتان خوب است؟ گفت خوبم. وارد آسانسور شدم و او هم پشت سرم آمد، همان لحظه از پشت، دستش را دور گردنم حلقه کرد و میخواست چسب را دور دهانم بپیچد که من چسب را درآوردم و با دست خالی سعی کردم دستش را کنار بزنم.
در آسانسور را که هنوز حرکت نکرده بود، با لگد باز کردم و بیرون دویدم اما دنبالم آمد. طی این درگیری در دستش یک چاقو بود، من هم مدام فریاد میزدم و از همسایه طبقه اول کمک میخواستم که این خانم در همان زمان ۲ ضربه چاقو به کتف سمت چپ من زد که البته هدفش ضربه زدن به گردن و یا شکمم بود، ولی من خودم را خم کردم و دستهایش را گرفتم که نتواند ضربات بیشتری وارد کند و فقط کتفم زخمی شد.
او درباره فرار زن ضارب میگوید: همسایهها که آمدند، ضارب ترسید و مرا رها کرد. من هم آن لحظه بیهوش شدم و همسایهها متوجه نشدند که قضیه از چه قرار است، او هم فرار کرد.
محبوبه درباره حال عمومیاش بعد از این اتفاق میگوید: هنوز از فضای بسته و آسانسور میترسم، حتی نمیتوانم از خانه بیرون بروم، مجبور شدم برای پسرم سرویس بگیرم چون نمیتوانستم خودم او را به مدرسه ببرم، این ۱۱ روز بهجز دادگاه و پاسگاه و درمانگاه جای دیگری نرفتهام. دکتر به من گفت که اگر لباس زمستانی نداشتم، ضربات چاقو منجر به مرگم میشد.
منبع: تابناک
کلیدواژه: فساد چای دبش قاسم سلیمانی افزایش قیمت اینترنت همراه حمله تروریستی کرمان روایت زورگیری خشن فساد چای دبش قاسم سلیمانی افزایش قیمت اینترنت همراه حمله تروریستی کرمان همسایه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۸۴۶۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«همسایه شما، زهره» بیانگر بیمهری جامعه/ درخشنده دردی لاعلاج ساخته است
فیلم سینمایی «همسایه شما، زهره» به کارگردانی علی درخشنده از چهارشنبه پنجم اردیبهشت ماه در سینماهای گروه «هنروتجربه» اکران شد. از این رو به گفتوگو با مهسان فراست منتقد و کارشناس سینما و تئاتر درباره این فیلم پرداختهایم.
مهسان فراست منتقد و کارشناس سینما درباره فیلم سینمایی همسایه شما، زهره گفت: همسایه شما، زهره فیلمی است که درد دارد اما علاج ندارد. در بطن جامعه آدمهای دردمند چاره ای جز سکوت یا مرگ ندارند. در این فیلم زهره زنی با درد مشترک جامعه امروزی تلاش دارد حرف بزند، سکوتش را بشکند و صدایش را فریاد بزند، ولی متاسفانه در جامعه ما این صدا را خفه میکنند.
وی ادامه داد: فیلم همسایه شما زهره، تلاش دارد بیانگر بی مهریهای جامعه ای باشد که هیچ کس از حال دیگری خبر ندارد، حتی در جامعه کوچکی مانند خانواده. در خانواده آنقدر بی عاطفی افراد موج میزند و کسی صدای تنهایی مادر را نمیشنود که زهره مجبور میشود انتقام بگیرد.
این منتقد افزود: درخشنده به درستی درد امروز را میفهمد و در این فیلم به روانکاوی و آسیب های جامعه اجتماعی ایران میپردازد که بیشتر افراد در زمان طفولیت گریبان گیر آن میشوند و در بزرگسالی آثار این افسار گسیختگی بیشتر گریبان گیر آنها میشود.
فراست بیان کرد: زیبایی داستان دلنوشتهها و به نوعی اعترافات زهره است که به زیبایی داستان اضافه کرده است و تماشاگر با نوشتههای زهره دوست دارد ادامه داستان را ببیند. همچنین بازی خانم رویا افشار نشان از چیره دستی ۴۰سال هنرمند بودن را به رخ میکشد.
وی در پایان صحبتهایش گفت: این فیلم سینمایی در آخر این حرف را میزند که آدمهای جامعه ما درد دارند، از بی کسی، بیمهری غم دارند اما در تنهایی خود گیر میکنند؛ آدما وسط غم و تنهایی و غصههایشان میمیرند و شاید ظاهراً همه چیز خوب باشد اما روح در بدن جان میدهد و انسان فکر میکند دیگر توان ادامه دادن ندارد و نفس کم آورده است. در آخر میگویم آدمها را در ناراحتی و در تنهایی رها نکنید چون آن زمان آدم زنده است اما واقعاً میمیرد.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری سینما و تئاتر